«هر فعالیتی که به ما حس مقصود و موفقیت ببخشد، که باعث شود از زنده بودن خوشحال باشیم، میتواند به ما کمک کند از مغزمان مراقبت کنیم و آن را تغذیه کنیم. بسیاری از آدمها کارهایی که دوست دارند، و چیزهایی را که میدانند برایشان لازم است به زمان دیگری در زندگی به عقب میاندازند، تلاش میکنند ابتدا ضروریات دنیا را از جلوی پای خود بردارند؛ چه اشتباه بزرگی!
... رژیمی از فعالیت ثابت و تحریک کننده بهترین نسخه مصائب ماست. و مغز را در حالتی از تغییر، جریان، تأیید و انتظار مدوام نگه میدارد و از اینرو غوغا، شکنندگی، خودناباوری، و سکونی را کاهش میدهد که همهی ما باید با آن بسازیم.» راهنمای کاربران مغز، جان جی ریتی، ترجمه رضا امیررحیمی، نشر نیلوفر، صفحه 546 و 547
خب دست به کار شوید! بگردید و ببنید در زندگی دوست داشتید چه کاری بکنید ولی انجام ندادهاید! همان را انجام دهید!
یک توصیه فراتر: فقط یک کار! کاری که هیچگاه در مخیلهتان نمیگنجید که روزی انجام بدهید را شروع کنید! (این توصیه را یادگاری از من داشته باشید، هیچ وقت از این کار پشیمان نمیشوید!)
زندگی ...
شاید همین باشد!
شاید همین باشد!
۲ نظر:
مرسی مفید بود و فقط باید کار خطرناک نکرد در عمل به پیشنهادت!
هیچکاک میگه هر چی که دوست دارم یا چاق کننده است یا جرمه!
ممنون که تذکر دادی اما دو نکته:
1-تا کار خطرناک چی باشه!
مثلا کوهنوردی، سنگنوردی، چتربازی و ... خطرناکاند اما به شدت هیجان انگیز و مفرحاند البته با رعایت اصول ایمنی معمولا خطری ندارند.
من خودم شخصا خیلی دوست دارم چتربازی رو تجربه کنم اما فعلا موقعیتش رو ندارم چون هزینههاش خیلی بالاست.اما بلاخره این کارو میکنم!
2-این یه چیز طبیعیه که آدم از خطر اجتناب کنه مگر اینکه قشر پیشانی کسی آسیب دیده باشه :)
ارسال یک نظر