چند هفتهای درگیر اثاث کشی بودم و اینترنت نداشتم و طبیعتا پستی هم در کار نبود :)
ذهن لعنتی
۱۳۹۵ تیر ۱, سهشنبه
۱۳۹۵ خرداد ۱۱, سهشنبه
۱۳۹۵ خرداد ۲, یکشنبه
کوههای البرز
قله پهنه حصار- از فراز چشمه شاهی
صعودی بی اندازه خاطره انگیز، انفرادی به معنای کامل (هیچکس در مسیر نبود)
قله لیچه- بهمن 94
به اتفاق چند نفر از دوستان رفتیم- بسیار خوب بود، برف کوبی سنگینی داشت نزدیک قله تا کمر برف بود!
قله کهار-بهمن 94
به اتفاق یکی از دوستان تا پناهگاه رفتیم، روز خوبی بود یک گروه از گیلان و یک گروه از مجارستان برای صعود روز قبل تا پناهگاه رفته بودند و قصد صعود کهار و ناز را با هم داشتند، و ما هم از پاکوب آنها استفاده کردیم :)
۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۹, چهارشنبه
OpenSUSE-Leap-42.1
بلاخره بعد از دوسه روز کلنجار با این اینترنت کم سرعت ایران فایل iso کامل opensuse leap رو دانلود کردم. اپن سوزه توزیع محبوبی است و طبق سایت دیسترو-واچ مقام چهارم پرکاربردترین لینوکس رو به خودش اختصاص داده؛ و در این نسخه با توزیع SUSE از یک کد استفاده میکنند که این به معنای پایداری بالا این نسخه خواهد بود! درون DVD تقریبا هرچیزی بود؛
در قسمت انتخاب دسکتاپ ها KDE پیشفرض بود ولی Gnome, XFCE, LXDE, Enlightenment, minimal x هم قابل انتخاب بود و البته از مخازن mate, cinnamon , ... هم قابل نصب است!
من روی ماشین مجازی نصب با KDE و XFCE رو امتحان کردم، نسخه xfce ساده و سریع بود و پیشنهاد برای سیستمهای ضعیف تر یا انتخاب سرعت بالا بجای زیبایی و امکانات گسترده، و نسخه KDE برای ماشینهای قویتر پیشنهاد میشود! از KDE پلاسما 5 استفاده شده که بسیار زیباست و در این توزیع برخلاف توزیع کوبونتو بسیار پایدار به نظر میرسد.
توصیه من اینست که از هرکدام که خوشتان میاید نصب کنید ولی اگر میزان قدرت سیستمتان چندان بالا نیست به گزینههای سبکتر فکر کنید چون KDE و Gnome کفرتان را در میاوردند!
در هنگام نصب نرمافزارهای بسیار زیادی نصب میشود که تقریبا تمام نیازها را برطرف میکند!
توزیع اپن سوزه یک ابزار بسیار جالب و قدرتمند دارد به نام YaST که تمام کنترل سیستم را به صورت گرافیکی به دست شما میدهد! من تا پیش از این از اپن سوزه استفاده نکرده بود ولی این ابزار خیلی جالب و کاربردی به نظرم آمد! یک راهنمای خوب بر توزیع اپن سوزه در opensuse-guide.org میتوانید بیابید و البته ویکی خود پروژه
۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۱, سهشنبه
۱۳۹۴ اسفند ۱۸, سهشنبه
سفرنامه برادران امیدوار
میدانم خیلی وقت است پستی نگذاشتهام و خوانندهها را دلسرد کرده! گاهی مطالبی داشتهام ولی حسش نبوده که بنویسم؛ گاهی هم نوشتهام ولی منتشر نکردهام؛ اما دیروز مستندی راجع به ماجراجوییهای دو برادر ایرانی دیدم که برایم جالب بود! دو برادری که در سال 33 شمسی زندگی و کاروبارشان را رها میکنند و با دو موتور عزم گشتن در کل دنیا و زندگی با اقوام بدوی را میکنند! یک ماجراجویی واقعی! از شرق ایران گذر میکنند و به افغانستان و پاکستان و هند و سیلان و تبت (حتی یک قلهای را در هیمالیا صعود میکنند!) و بعد اندونزی و از آنجا به استرالیا میروند! در استرالیا 9 ماه با بومیها زندگی میکنند و بعد به آلاسکا و بعد به نزدیکی ها قطب و زندگی با اسکیموها! و بعد از آمریکا گذر میکنند و به آمازون میروند و زندگی در آمازون مخوف! و بعد از آن به افریقا و زندگی با قبایل بومی آفریقایی! شگفت انگیز است! نه؟! این سفر که ده سال طول کشیده گوشهای از خاطراتش را در کتابی گرداوری کردهاند؛ البته من نخواندهام ولی قصد دارم که بخوانم و به نظرم جالب توجهاست آنها در این سفر کلی فیلم و عکس گرفته اند که ارزش بسیار بالایی دارد!
برای دیدن مستند نیز از این لینک استفاده کنید؛ امیدوارم شما نیز لذت ببرید! :)
۱۳۹۴ بهمن ۴, یکشنبه
۱۳۹۴ دی ۱۵, سهشنبه
چیزهای کوچک فوقالعاده
- بعد از نهار هیچکاری نداشته باشی!
- راننده تاکسی ظبطش خراب باشه!
- بخوای ایستگاه آخر پیاده شی! (اینطوری تو طول مسیر بدون دغدغه میخوابی!)
- صبح زود یه روز سرد به خاطر یه کاری از خواب بیدارشی ولی میخوای بری کنسلش کنی (کنن) و برگردی به رخت خواب!
- شب توی کوه بخوابی!
- و ...
۱۳۹۴ دی ۳, پنجشنبه
شانه خالی کردن از تحقق خارجی
یک کلک و حقهای که بعضی از نظامهای سیاسی، اجتماعی یا دینی بکار میبرند؛ شانه خالی کردن از تحقق (قطعا این تحقق افتضاح به بار آورده!) خارجی پیاده شدن نطام موردنظر است! مثلا نظام x پیاده شده و گند زده به معنای واقعی! بعد سر و کله یه عدهای از همان قماش پیدا میشود؛ «که این x واقعی نیست وگرنه x واقعی زندگی را بهشت میکند! این آدمهایی که الان در حال حاضر در حال اجرای نظام x هستند آن را خوب نمیشناسند و آدمهای خوبی نیستند در حالی که اگر به دست ما بود طوری دیگر میشد!»
از من میشنوید گول این حقه بازان را نخورید اولا به خاطر مغالطه x واقعی و دوما به این دلیل که چه تضمینی هست که این گروه دیگر هم گند نزنن؟! تا کِی باید پاسوز این x شویم؟!
اگر مثل نظام کمونیسم (یا لیبرالیسم یا اسلام و ...) را در عمل اجرا کردیم و به بنبست رسیدیم چرا باید دوباره ضرر تست کردن این نظامهارا به جان بخریم؟ در فرهنگ خود یک ضربالمثل داریم که مومن دوبار از یکجا گزیده نمیشود! حکایت این ضرب المثل هم حکایت سخن ماست.
نکته آخری که به ذهن میرسد اینکه معمولا این حرفها از سوی کسانی زده میشود که خود آنها با کوچکترین اشکال در نظامهای دیگر آن نظامهارا متهم به ناکارآمدی و به بنبست رسیدن میکنند! مثلا یک اسلامگرا تا یک اشکالی در نظام آمریکا میبیند سریع میگوید که لیبرالیسم به انتهای خط رسیده! (یا همین در مورد شوروی و کمونیسم) چرا نگوییم که در آمریکا لیبرالیسم واقعی اجرا نمیشود؟!
۱۳۹۴ دی ۲, چهارشنبه
برای یک جنگل یا یک کوه ...
یک جنگل قدیمی، یک رشته کوه یا یک دره رودخانهدار حتما مهمتر و دوستداشتنیتر از هر کشوری هستند و خواهند بود. میتوانم برای یک رودخانه گریه کنم، اما برای یک کشور؟ نمی دانم ...{نه ...}
«آرونداتی روی»
اشتراک در:
پستها (Atom)